توهم توطئه

توهم توطئه

طی دهه گذشته نگرانی در مورد گسترش نظریه‌های توهم توطئه توجه بسیاری از دانشگاهیان را به خود جلب نموده است. محققان، سیاست‌مداران معتقدند که نظریه‌های توطئه در حال افزایش هستند و بدین ترتیب در مورد اثرات مخرب احتمالی آن هشدار دادند. مطالعات نشان می‌دهد که حوادث مهم و اثرگذار نسبت به حوادث کم ضرر و کم اثر، ما را به سمت باورهای توطئه‌آمیز قوی رهنمون می‌کند.

توطئه

توطئه در لغت به معنای آماده کردن، مقدمه چیدن، زمینه سازی و اسباب چیدن برای انجام کاری است. اما معنای اصطلاحی این واژه بازتاب ‌کننده معنای منفی است. عبارت است از برنامه‌ریزی پنهانی و اقداماتی که با اتکا به روش‌های غیر قانونی، غیراخلاقی و معمولا غیر مسالمت آمیز به منظور تحقق اهداف و مقاصد فردی، گروهی یا ملی، با هزینه صدمه به منافع و حقوق دیگران در سطح کشور و یا سطح بین‌الملل، صورت می‌گیرد.

تئوری توطئه

مفهوم تئوری توطئه، عبارت است از اینکه برخی افراد، سازمان‌ها و گروه‌های مخفی و قدرتمند طرح‌ریزی‌هایی به منظور تحقق اهداف شوم، انجام می‌دهند. در تعریف دیگر، نظریه توطئه عبارت است از تلاش برای تبیین برخی از رویدادها یا رویه‌ها با اشاره به طرح‌ریزی‌های افراد قدرتمند، که تلاش می‌کنند نقش خود را پنهان کنند. نظریه‌های توطئه، اغلب قدرت فوق‌العاده‌ای برای برخی از عوامل در حیطه برنامه‌ریزی، کنترل دیگران، حفظ اسرار و … در نظر می‌گیرند. باورهای توطئه آمیز به عنوان یک عملکرد تبیینی عمل می‌کنند و با فرایند معنادار کردن ذهنی همراه شدند تا جهان، قابل فهم، قابل پیش‌بینی و منظم دیده شود. ایده‌های توطئه‌گرایانه تمایلی در برخی افراد است که اعتقاد دارند که اتفاقات و روابط قدرت به صورت مخفی توسط سازمان‌ها و گروه‌های خاص دستکاری شده است. این مفهوم به مفهوم بدبینی نزدیک می‌شود، زمانی که افراد بتوانند در خصوص اقدامات و یا انگیزه یک شخص واحد بدگمان باشند.

 لازم به ذکر است که ایده‌های توطئه‌گرایانه به شدت با سطح بالایی از بی اعتمادی، خصومت، پرخاشگری و تمرکز قدرت گره خورده است و می‌توانند موجب خشم و ناراحتی افراد نسبت به کسانی شوند که افراد تصور می‌کنند، آن‌ها مسئول ایجاد وضعیت اجتماعی هستند.

باور به تئوری توطئه در برخی مواقع با آسیب‌های روانشناسانه پنهان همچون اسکیزوفرنی و پارانوئید پیوند خورده است. مطالعات نشان می‌دهد که میان بی‌اعتمادی و باورهای توطئه‌آمیز ارتباط وجود دارد، اما این دو مفهوم ساختار متفاوتی دارند. تجارب عدم اعتماد ذهنی، تحت باورها، فرایند‌های روانشناختی را در تئوری توطئه پیش‌بینی می‌کنند.

نظریه‌‌پردازان توهم توطئه

کارل رایموند پوپر از نخستین اندیشه‌وران غربی است که نظریه توهم توطئه را مطرح کرد. او معتقد است که بر اساس این نظریه، گویا هر چه در جامعه رخ می‌دهد، نتایج مستقیم دسیسه‌های است که قدرت‌های بزرگ طراحی کرده‌اند.

ریچارد هافستدر در تبیین  بیماری پارانویا معتقد است که محوریت این بیماری، توهمِ آزار و آسیب دیدگی از جانب دیگران است که به واسطه نظریه مشهور توهم توطئه شکل می‌‌گیرد.

یرواند آبراهامیان نیز در تبیین شاخصه‌های این بیماری معتقد است که حاکمِ پارانوییک، کشور را دستخوش بازیگری قدرت‌های خارجی می‌داند. این قدرت‌های خارجی گویا قادر مطلق، کاملا مسلط و واقف به همه جزییات هستند و همه حرکت‌های روی صحنه، به واسطه دست‌های مخفی آن‌ها در پشت پرده است. سیاست‌مداران نیز چونان عروسک‌های خیمه شب بازی، طبق اراده قدرت‌های خارجی عمل می‌کنند و آنچه رخ می‌دهد نه از روی تصادف یا ابتکار لحظه‌ای یا اراده مستقل افراد است، بلکه همه چیز از پیش طراحی شده، نمایش‌نامه روی کاغذ آمده و کارگردان و مؤلف اصلی آن، همان قدرت‌های خارجی هستند که سرنخ‌ها را در دست دارند.  

توهم توطئه سازمانی

 یکی از مهم‌ترین عوامل تاثیرگذار بر فعالیت‌ها، اقدامات و تصمیمات مدیران توهماتی است که ‌آنان نسبت به دیگران دارند. توهم توطئه کارکنان، بدبینی‌هایی است که افراد نسبت به مدیران، سرپرستان یا همکاران دارند، مبنی بر اینکه این افراد به صورت پنهانی به منظور تحقق اهداف، افراد بدخواه و بدطینت هستند، در صورتی که واقعیت چیزی جز این است. به عنوان مثال، در واقع رویارویی با تغیرات مانند: موارد اضطراری، بحران‌های اقتصادی و … کارکنان ممکن است گمان کنند که مدیرانشان یک توافق در خصوص رویه‌ای پنهان به منظور آسیب رساندن به منافع کارکنان و در مقابل دریافت‌های اضافی خود دارند.

توهم توطئه سازمانی به طیف گسترده‌ای از احساسات منفی در خصوص افراد یا گروه‌ها اشاره دارد که فراتر از تأیید خطاکاری یا نادرستی توسط گروه است.

وجوه مختلف توهم توطئه و علل آن

القای بحران و تغییر کانون توجه افکار عمومی

توهم توطئه عمدتأ وسیله‌ای در دست حاکمان مستبد است تا مدام با القای بحران و توطئه از جانب دشمنان، توجه مردم را از مشکلات و بحران‌های داخلی معطوف به بحران‌های خارجی کنند.

کسی که در کشاکش بحران‌های القا شده به توهم توطئه مبتلا می‌شود، همه رخدادهای عمده سیاسی و سیر حوادث و مشی و وقایع تاریخی را در دست پنهان و قدرتمند سیاست‌های بیگانه و سازمان‌های مخوف سیاسی و اقتصادی و حتی مذهبی وابسته به آن سیاست می‌پندارد.

توهم توطئه، دستاویزی برای سرکوب مخالفان

سیاست‌مداران فعال در حوزه قدرت، غالبا از توهم توطئه به عنوان دستاویزی برای سرکوب مخالفان بهره می‌جویند. در توهم توطئه فرض بر این است که دست‌های آشکار و بیش‌تر پنهان، رقم‌زننده مقدّرات فرد، جامعه و یا ملتی هستند.

توهم توطئه و رهایی از بحران مشروعیت

توهم توطئه وقتی بیشتر قوت می‌گیرد که مشروعیت نظام حاکم در خطر باشد و چندان مقبول طبع اقشار جامعه واقع نشود. در این هنگام است که احکام مستبد با توسل به توهم توطئه، نامشروع بودن حکومت خود و مشکلات داخلی را از کانون توجه واقع شدن دور می‌کنند و توجه مردم را به توطئه‌ها و کانون‌های بحران بیگانگان معطوف می‌دارند.

توهم توطئه و توطئه واقعی

توهم توطئه میان همه ملت‌ها کم و بیش وجود دارد و ریشه اصلی آن به عوامل سیاسی برمی‌گردد، زیرا گاه حقیقتا توطئه‌ای واقعی، زمینه تقویت توهم توطئه را در یک کشور بیشتر فراهم می‌کند.

توهم توطئه و شبح شایعه

یکی از دلایل رواج فراگیر توهم توطئه در یک کشور، ریشه در استبداد حاکمان و بی‌خبری مردم آن دوره و در نتیجه دامن زدن حکام مستبد به شایعه پراکنی برای بیرون راندن مخالفان از میدان است.

( شبح شایعه و گمان توطئه، هر دو فرزندان ناخلف عصر بی خبری است. هر چه اطلاعات محدودتر، آرشیوها برای محققان نایاب‌تر و بسته‌تر و هر چه اندیشه و قلم در جامعه منقادتر است، این دو فرزند ناخلف هم رایج‌تر است).

تاثیر مثبت توهم توطئه

توهم توطئه در سطح جامعه می‌تواند به شهروندان اجازه دهد ک اقدامات افراد را زیر سوال برده و در نتیجه گروه‌های قدرتمند را به شفافیت بیشتر تشویق نماید. همچنین می‌تواند ناسازگاری یا اطلاعات از دست رفته را آشکار نموده و ایده‌هایی برای بحث سیاسی در اختیار مردم قرار دهد.

تفکر نقاد و توهم توطئه

تفکر نقاد، فرایندی است که به افراد کمک می‌کند که شیوه بررسی دقیق آنچه را که به آن معتقدند ارزیابی کنند و با دلایل عقلانی موضوعات مختلف را مورد بررسی انتقادی قرار دهند. ما هنگامی که هر خبر و اتفاقی را بدون بررسی نپذیریم کمتر گرفتار توهم توطئه می‌شویم. تفکر نقاد به ما توانایی این را می‌دهد که جوانب مختف مسائل را بررسی کنیم و نگذاریم شایعات و حتی اخبار دروغ ما را به فریب بکشد و از حقیقت دورمان کند.

کلام آخر

تئوری توطئه در جوامع مختلف ممکن است ناشی از علل و عوامل مختلف تاریخی، فرهنگی، روانشناختی، سیاسی و جامعه شناختی باشد، ولی از جمله این گونه عوامل می‌توان به نارضایتی‌های سیاسی و بدبینی‌های فرهنگی ناشی از سیاستهای حاکم، ترس و تنفر از قدرت کانون‌ها و گروه‌های توانمند و متنفذ جهانی و توطئه‌های واقعی متنوع در عرصه‌های سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی در ابعاد داخلی و بین‌المللی اشاره کرد. شک در مسائل و نپذیرفتن وقایع و اخبار بدون بررسی خوب است اما شک در همه چیز فقط ما را بدبین‌تر و ناامن‌تر می‌کند. همانطور که گفتیم پرورش تفکر نقاد ما را از گیر کردن در توهم توطئه می‌رهاند.

0 دیدگاه
دیدگاه تان را بنویسید نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد