تربیت جنسی

تربیت جنسی

یکی از حوزه‌های چالش‌انگیز تعلیم و تربیت در جوامع مختلف، از جمله جامعه ما تربیت جنسی است. مسئله تربیت جنسی همواره به دلیل وجود پاره‌ای از ابهام‌ها و سوتفاهم‌های نظری و فکری و پاره‌‌ای از موانع اجرایی با مشکلات فراوانی دست به گریبان بوده و همین امر زمینه ساز ایجاد و بروز بسیاری از معضلات اجتماعی و انحرافات رفتاری در میان نسل جوان و به تبع آن صرف هزینه‌های سنگین جهت مقابله با این انحرافات نهادها و سازمان‌های ذی‌ربط است.

تعریف تربیت جنسی

تربیت جنسی در واقع ارائه یک سری اطلاعات ضروری روانشناختی، جسمانی و دینی در مورد مسائل جنسی مربوط به هر فرد و نیز ارائه اطلاعات و آگاهی‌هایی به فرد در زمینه آشنایی بیشتر با جنس مخالف است.

در تربیت جنسی سه عامل اساسی، بهداشت جنسی، اخلاق جنسی و آینده جنسی را باید مدنظر قرار داد.

مطالعات نشان می‌دهد که هنوز ترس و اضطراب در زمینه صحبت از تربیت جنسی در جوامع وجود دارد و اختلاف نظر در چگونگی و چرایی ارائه آموزش‌هایی در زمینه تربیت جنسی در مدارس دیده می‌شود؛ اما تاثیر آموزش‌های جنسی مبتنی بر خانواده بر سلامت کودکان و ارتباط صحیح کودک و والدین قویا نشان داده شده است.

والدین و خانواده نقش حیاتی در شکل دادن به درک کودک از هویت جنسی و اجتماعی ایفا می‌کند. والدین نیاز به این توانایی دارند تا قادر باشند جنبه‌های فیزیکی و رفتاری غریزه جنسی انسان را به فرزندان خود نشان دهند و فرزندان نیاز دارند که مجهز و آگاه به دانش و مهارت‌هایی باشند تا بتوانند در مورد غریزه جنسی، روابط و بیماری‌های مربوط به مسائل جنسی تصمیم‌گیری مسئولانه‌ای داشته باشند.

تربیت جنسی جامع می‌تواند تغییر بنیادینی در مسیر شیوع بیماری‌ها ایجاد کند و کودکان و نوجوانان در مورد توقعاتشان از تربیت جنسی بهتر و بیشتر آگاه می‌شوند.

هویت جنسی

هویت جنسی یعنی احساسی که کودک شما به خودش به عنوان یک دختر یا پسر دارد. اگر کودک شما از خودش و جنسی که دارد (دختر یا پسر) خوشحال و رضایتمند است و به خوبی نقش‌های مرتبط با جنس خودش را می‌پذیرد و انجام می‌دهد و مشتاقانه خودش را عضوی از جمع زنانه یا مردانه می‌داند، هویت جنسی سالمی دارد.

یکی از خطرات غفلت و برخورد نامناسب در رابطه با موضوعات جنسی کودک، شکل‌گیری هویت جنسی ناسالم در کودک است. فرزند شما زمانی که خودش را به عنوان یک دختر یا پسر دوست بدارد و برای خود احترام قائل باشد می‌تواند در آینده به یک زن یا مرد با اعتماد به نفس و با احساس کفایت تبدیل شود.

نظریه‌های روانشناسی و تربیت جنسی

نظریه روانی – جنسی فروید

یکی از مهم‌ترین افراد تاثیرگذار در این زمینه زیگموند فروید است. به عقیده فروید، نیروهای غیرمنطقی، انگیزش‌های ناهوشیار و سائق‌های زیستی و غریزی که از طریق مراحل روانی – جنسی در شش سال اول زندگی شکل می‌گیرند، رفتار ما را تعیین می‌کنند. غرایز در رویکرد فروید اهمیت زیادی دارند. او اصطلاح لیبیدو را برای اشاره به انرژی جنسی به کار برد و آن را منبع انگیزش دانست که انرژی جنسی بخشی از آن است. او هدف اصلی زندگی را کسب لذت و دوری از درد می‌دانست. فروید بر دوران کودکی و تاثیر آن بر شکل‌گیری شخصیت تاکید دارد.

او تکامل انسان را به چند مرحله تقسیم کرده است. که کودک از زمان تولد تا سنین بزرگسالی طی می‌کند. این تقسیم‌بندی بر اساس مناطق حساس جنسی در هر مرحله از زمان انجام گرفته است.

مراحل روانی – جنسی فروید

او میل جنسی را به سه دوره اصلی تقسیم می‌کند؛

دوره اول: از تولد تا حدود سنی پنج سالگی است. این دوره مناطق سه‌گانه رشد روانی – جنسی ( شامل مرحله دهانی، مرحله مقعدی، مرحله آلتی).

دوره دوم: که دوره نهفتگی است که از پنج سالگی تا بلوغ را شامل می‌شود.

دوره سوم: دوره تناسلی است که در آن هنگام میل جنسی به شکل نهایی خود تجلی می‌کند.

در ماه ششم کودک متوجه عضو تناسلی خود می‌شود. در این دوره این دریافت در طی بسیاری از اکتشافات حسی – حرکتی که در این مرحله یافت می‌شود به دست می‌آید.

در دو سالگی لمس عضو تناسلی به صورت یک فعالیت بروز می‌کند و این کار هنگام حمام گرفتن یا پوشیدن لباس افزایش می‌یابد این عادت تا چهارسالگی ادامه می‌یابد و پس ازآن کم کم فراموش می‌شود.

در پنج سالگی کودکان توجه بسیاری به بدن خویش و دیگران می‌کنند. این توجه در مورد مادر بیشتر است (البته در دختران بیشتر متوجه پدر است) بنابراین وی را شدیداً در آغوش می‌گیرند و به او می‌چسبند و مدام بدن او را لمس می‌کنند تا جایی که حتی می‌خواهند اعضای پنهان زیر لباس را نیز لمس کنند؛ بنابراین در برخی از کودکان رفتارهایی بروز می‌کند که به رفتارهای جنسی شباهت دارد.

از ابتدای شش سالگی تا ابتدای دوره نوجوانی توجهات جنسی به حد قابل ملاحظه‌ای کاهش می‌یابد زیرا کودکان در این هنگام وارد مرحله آرامش شده و گویی بر غریزه جنسی خود مسلط گردیده‌اند

آدلر

آدلر امیال جنسی را به عنوان نیرو برانگیزنده اصلی در نظر نمی‌گرفت ولی آن را به عنوان یکی از وظایف اصلی زندگی قبول داشت. واقعیت زندگی این است که ما به صورت دو جنس وجود داریم. پیروان آدلر معتقدند؛ تکلیف زندگی این است که هر دو جنس یاد بگیرند در ارتباط جنسی خود به لذت و معنی متقابل دست پیدا کنند. اگر جنس دیگر را به صورت جنس مخالف در نظر بگیریم، در این صورت به جای همکاری که از انسان هم نوع بودن حاضل می‌شود به رقابت و تعارض ترغیب می‌شویم.

روانشناسان وجودی

از نظر روانشناسان وجودی امیال جنسی از صمیمت اهمیت کمتری دارد. برخلاف نظر روانکاوها آن‌ها اعتقاد دارند که امیال جنسی ماهیت انسان نیست. ما می‌توانیم از لحاظ جنسی آزاد باشیم؛ که این به معنی آزادی آری گفتن به امیال جنسی ما در زمانی است که بهتر است آری بگوییم و همچنین آزادی نه گفتن به امیال جنسی در زمانی که بهتر است نه بگوییم.

برداشت نادرست از تربیت جنسی

بسیاری از والدین گمان می‌کنند که منظور از تربیت جنسی، آموزش مسائل جنسی و گفتگو با کودک در مورد نحوه برقراری رابطه جنسی است. هر چند آموزش نقش مهمی در تربیت جنسی دارد. با این حال به هیچ عنوان عنوان تربیت جنسی به این معنی نیست.

کلام آخر

طرز تلقی ما در ایران از تربیت جنسی در برخی از جنبه‌ها با اندیشه غرب کاملا متفاوت است. قصد ما از تربیت جنسی، پرورش، تعدیل و جهت‌دهی است نه پروردن و اوج دادن. کودکانی که تحت تربیت جنسی مناسب قرار نگرفته‌اند ممکن است در تصویر بدنی از خود، ارتباطات بین فردی، مهارت تصمیم گیری در مورد رفتارهای جنسی و پذیرش نقش و هویت جنسی خود دچار تعارض گردند و این مسئله سلامت جنسی آن‌ها را متاثر خواهد کرد. آگاهی یافتن  والدین و کودکان از تربیت و آموزش جنسی به موقع و متناسب با سن کودک در پیشگیری از انواع سواستفاده‌های جنسی از کودکان موثر خواهد بود.

0 دیدگاه
دیدگاه تان را بنویسید نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد