ما بهطور مداوم در حال شنیدن هستیم. بدون آنکه بخواهیم صدای اطراف خود را میشنویم، اما انسان تنها به شنیدن نیاز ندارد بلکه باید بهطور موثر به دیگران و اطراف گوش دهد. و اینکار با مهارت گوش دادن صورت میپذیرد.در طول یک شبانهروز ۶۰ درصد از روابطمان توسط شنیدن شکل میگیرد و تنها ۲۵ درصد از این شنیدن گوش دادن فعال و مؤثر است. بسیاری از ما در زندگی بین گوش دادن و شنیدن تفاوتی قائل نیستیم و این دو واژه را به یک معنا تصور میکنیم.متأسفانه تصور اینکه گوشدادن و شنیدن به یک معنا است باعث شده که گوشدادن خود را از دست بدهیم. حذف گوشدادن فعال موجب میشود در ارتباطات و زندگی دچار مشکل شویم.در این مقاله ما با مقوله گوشدادن و تفاوت آن با شنیدن و افزایش مهارت تقویت گوش دادن آشنا شویم.
شما میشنوید یا گوش میدهید؟ در زبان محاوره تفاوت چندانی بین شنیدن و گوشدادن وجود ندارد و هر دوی این واژگان با یک معنا استفاده میشوند، ولی در واقع این دوکلمه از لحاظ مفهومی با یکدیگر تفاوت دارند.شنیدن یا Hear زمانی اطلاق میشود که فرد بدون آگاهی، متوجه صداهای اطراف خود میشود. گوشدادن یا Listening به درک صداهای اطراف مربوط میشود. در گوشدادن شما میشنوید اما درباره منبع، مفهوم و واکنش به صدا آگاهی کامل دارید. این تجربه شنیداری گوشدادن میگویند.شنیدن ناخودآگاه است، اما گوشدادن امری آگاهانه و اختیاری است.
شاید دانستن این موضوع که چه تفاوتی بین شنیدن و گوشدادن است کمک زیادی به تقویت مهارت گوشدادن نکند. برای افزایش مهارت گوش دادن، لازم است ابتدا بدانیم چگونه ما گوش میدهیم؟ یعنی چگونه صداها را درک میکنیم؟فرض کنید با فردی چینی در مرکز خرید شلوغ شهر پکن ایستادهاید، بعد از یک ساعت کاغذی به شما میدهند و از شما میخواهند تصاویر صداهایی را که شنیدهاید بکشید. این آزمایش در مورد فرد چینی هم انجام میشود، نتیجه کار متفاوت خواهد بود. فرد چینی تصاویر معنادار کشیده است و شما تصاویر اشتباه و غیرواقعی رسم کردهاید یا اصلا چیزی نکشیدهاید. شما معنای صداها را نمیدانستید.چرا چنین اتفاقی شکل میگیرد؟ چرا ما درک درستی از اصوات نداریم؟ چگونه اصوات در مغز ما تبدیل به کدهای مفهومی میشوند؟ چند سال قبل گروهی از محققان دانشگاه کلمبیا با همکاری یک مهندس ایرانی چگونگی تبدیل اصوات به کدهای شنیداری را شرح دادند.
آنها متوجه شدند اصوات بعد از اینکه از گوش عبور میکند، وارد مغز میشود. صدا ابتدا وارد قشر شنوایی اولیه میشود.در حقیقت گوش داخلی صدا را بهصورت امواج الکترونیکی به داخل مغز میفرستد. کار قشر شنوایی اولیه جداکردن صدای معنیدار از دیگر صداها است.قشر شنوایی اولیه که بر روی لب گیجگاهی قرار دارد بهوسیله کدگذاری روی صداها اصوات را از یکدیگر تشخیص داده و به بخش شنوایی ارسال میکند.در این قسمت مغز تمرکز خود را بر صداهای ارسالی میگذارد و صداهای مفهومی که با سیستم کدینگ مغز همخوانی دارد را به بخش شنوایی مغز ارسال میکند و عمل شنیدن صورت میگیرد.
حال این سؤال پیش میآید که چگونه بر روی صدا متمرکز میشویم، در واقع این مغز است که انتخاب میکند روی صدا تمرکز کند.مغز اصولاً در حال بالابردن شانس بقای خود است. مغز برای این کار از بین تمام حسهای وارد شده، بینایی، شنوایی، بویایی و… آن حسی را انتخاب میکند که شانس بقا را افزایش میدهد. دانشمندان به این حس، حس ترجیحی میگویند.هنگامی که شخص گوشدادن را برای خود حیاتی فرض کند، مغز نیز شانس بقای خود را بر روی گوشدادن گذاشته و تمرکز خود را روی صدا میگذارد.
اگر در کلاس درس نشستهاید و از قبل با خود گفتهاید که جلسه امروز برای امتحان پایانترم حیاتی است، مغز در کلاس تمرکز را روی صحبتهای معلم خواهد گذاشت. حال اگر در زمان صحبتهای استاد صدای ناهنجاری مثلاً افتادن یک صندلی یا ورود فردی به کلاس اتفاق بیافتند، مغز فوراً بر اساس دادهها صدا، را صدای غیرعادی تلقی کرده و تمرکز خود را روی صدای جدید میگذارد و شما به دنبال کانون صدای جدید خواهید بود. پس اگر قرار است شما تقویت مهارت گوش دادن را انجام دهید در قدم اول تعاریف خود را از زندگی تغییر دهید.اگر وارد خانهای شوید که هیچکس حضور ندارد و ترس از حضور غریبه در منزل دارید. هر صدایی حتی حرکت یک پرده را نیز خواهید شنید.
برای تقویت مهارت گوش دادن باید ابتدا محیطی آرام پیدا کنید. محیط بر گوش دادن موثر بسیار تاثیرگذار است. مثلاً گوشدادن در محیط خانوادگی با گوشدادن در محیط کاری کاملاً متفاوت است. یا گوشدادن در فضای کلاس با گوشدادن به سخنرانی یک فرد در سمینار کاملاً متفاوت است. اما گوشدادن فعال در هر محیط به چند عامل بستگی دارد.
متأسفانه یکی از سختترین کارهای دنیا حاضر بودن در زمان حال است. یعنی زمانی که شما در حال گوشدادن به صحبت دیگری هستید، همه ذهن و تمرکزتان جای دیگری است. متأسفانه حواس ما خیلی زود از موضوع پرت میشود برای تمرکز در زمان گوشدادن بهتر است تمام مواردی که موجب حواسپرتی میشود از خود دور کنید.
زمانی که چشم در مقابل چشم قرار میگیرد ارتباط بهتر شکل میگیرد. ارتباط چشمی باعث میشود، ذهن کمتر به فضای دیگر برود و مدام به دنبال سخنران یا گوینده بگردد.ارتباط چشمی موجب برقراری ارتباط بین سخنران و مخاطب میشود، برای همین زمانی که گوینده حدس بزند، مخاطب به او خیره شده است و چشمانش حرکت نمیکند، لحن خود را تغییر میدهد تا موجب شود، مخاطب از سطح شنونده به گوشدادن موثر برسد.
یکی از مواردی که موجب گوش ندادن در افراد میشود، ذهن بازیگوش است. بازیگوشی ذهن ناشی از عملکرد و واکنش مغز به جهان پیرامون است. برای ارتباط مؤثر و تقویت مهارت گوش دادن بهتر است ذهن و بدن خود را آرام کنید. چند عمل را در این مورد انجام دهیداگر با شخص مهمی قرار ملاقات دارید، بهترین کار برای تقویت مهارت گوشدادن، نوشتن مطالب است. بهاینترتیب ذهن کمتر فرصت پیدا میکند از موضوع به بیرون پرت شود.اگر روز شلوغی را تجربه کردهاید با افراد زیادی به مشکل برخورد کردهاید، بهتر است قبل از گوشدادن، ذهن خسته خود را با نوشتن خالی کنید. آنقدر بنویسید تا ذهن خالی شود. زمانی که ذهن ساکت بود، به جلسه بروید و گوشدادن مؤثر را تجربه کنید
یکی از مشکلات افرادی که نمیتوانند مؤثر گوش بدهند، عدم صبوری است. این افراد معمولاً نمیتوانند در جای خود آرام بنشینند یا مدام کلام سخنران را قطع میکنند. بهترین کار برای این افراد آموزش مهارت صبوری است. صبوری کردن باعث افزایش تمرکز و شنیدن مؤثر میشود.
مشکل دیگری که در بیشتر مواقع گریبان افراد و شنوندههای کم تمرکز را میگیرد، قضاوت کردن است. قضاوت کردن سخنران موجب میشود افراد نتوانند به طور کامل روی کلام گوینده تمرکز کنند.اینکه گوینده از بیان حرفههایش چه منظوری دارد؟ یا میخواهد چه چیزی به دیگران بگوید؟ موجب میشود، ذهن نتواند روی گوشدادن تمرکز کرده و تنها یک شنونده منفعل باقی خواهد ماند. برای همین پیشداوری نکرده و درصورتیکه ذهن شما در حال قضاوت کردن است، سوال خود را بنویسید و زمانی که سخنران کلامش به پایان رسید، ابهامات خود را بپرسید.
سؤالی که در این قسمت جواب داده میشود آن است که چرا باید مهارت گوشدادن را تقویت کنیم؟ همه ما به این مورد آگاه هستیم که در زندگی روزمره، درک و ارتباط گرفتن با دیگران موجب دوستی، صمیمیت و تفاهم میشود. البته تقویت مهارت گوشدادن باعث بهبود مهارتهای دیگر و کیفیت بهتر زندگی میشوند. به صورت تیتروار این موارد عبارتند از:گوشدادن موجب دانشافزایی میشود. شما با گوشدادن مؤثر به دانش و تجربه خود اضافه میکنید.ایدههای جدید به ذهن خطور میکند. گوشدادن فعال موجب میشود، ذهن به ایدههای جدید برسد. تنها یک نکته ضروری است، در زمان گوشدادن ایدهها را یادداشت کنید.همذاتپنداری به وجود میآید. انسان به دنبال آن است که افرادی را پیدا کند که او را درک کنند. گوشدادن مؤثر موجب میشود مخاطب با فرد همذاتپنداری کند و این برای گوینده یک موهبت خواهد بود. همذاتپنداری موجب دوستی و ارتباط بهتر میشود.برای یادگرفتن باید تقویت مهارت گوشدادن ایجاد شود. مدرسه و دانشگاه بیشترین زمانی است که افراد در حال یادگیری هستند اگر گوشدادن مؤثر ایجاد نشود، اقت تحصیلی را شاهد خواهیم بود.
تقویت مهارت گوش دادن یک امر حیاتی برای انسان است. ما نیازمند پیشرفت هستیم و پیشرفت حاصل نمیشود مگر آنکه با دیگران ارتباط برقرار کنیم.امروزه روانشناسان به این موضوع پی بردهاند که همه افراد نمیتوانند مهارت گوشدادن خود را تقویت کنند.اختلالات عدم تمرکز، اختلالات اضطرابی و اختلالات افسردگی موجب عدم توانایی افراد در گوشدادن مؤثر میشود؛ لذا توصیه میشود افراد بهخصوص کسانی که مسئول مذاکرات یا کسانی که در کسبوکار خود نیازمند ارتباط با دیگران هستند، حتماً برای تقویت مهارت گوشدادن به نزد مشاور مراجعه کنند. یک مربی مناسب با ارتقا مهارت های شنیداری خود شما را همراهی میکند تا خود را بهتر بشنوید و در مسیر رشد مطلوب خودتان گام بردارید. شنوایی درست باعث درک درست میشود. درک درست منتج به تصمیم گیری درست میشود.
آمار رسمی طلاق به طور کل نشاندهنده میزا...
تئوری چهار شعله، تصورکنید که زندگی شما ه...
بازخورد سازنده یا بازخورد حمایتی نوعی از...
مربیگری با رویکرد متمرکز بر راهحل و مدل...
مربیگری با رویکرد انسانگرایانه دو مکتب ...
زندگی سیستماتیک از این حقیقت نشات میگیر...
پیدا کردن ایکیگای به فرد کمک میکند هر ر...
چرخه رضایت ابزاری است برای پیدا کردن تعا...
تنظیم هیجان فرایندی است که از طریق آن اف...
دروغگویی، در همه جوامع، ادیان و فرهنگها...
تدوین استانداردهای اخلاقی و قانونی متنو...
یکی از حوزههای چالشانگیز تعلیم و تربی...
نارضایتی از بدن به معنی ارزیابی ذهنی منف...
دوران نوجوانی یکی از ادوار مهم زندگی است...
مهارتهای نرم به توانایی فرد در برقراری...
اگر فرد تعداد روابط با دوستان و همکارانش...
بازی درمانی به عنوان یک ارتباط بین فردی ...