تئوری چهار شعله

تئوری چهار شعله

یکی از روش‌های ایجاد تعادل بین زندگی و کار مفهومی به نام تئوری چهار شعله است. برای درک بهتر از تئوری چهار شعله ، تصورکنید که زندگی شما همانند یک اجاق گاز با چهار شعله است. هر شعله نماد یکی از چهار بخش مهم و برجسته زندگی شماست. این شعله ها عبارتند از:

  1. اولین شعله نماد خانواده شماست.
  2. دومین شعله دوستان شما هستند.
  3. سومین شعله نماد سلامتی شماست.
  4. آخرین شعله کار و شغل شماست.

تئوری چهار شعله بیان می‌کند که برای رسیدن  به موفقیت شما باید یکی از این شعله‌ها را خاموش‌کنید. و برای اینکه واقعاً موفق باشید باید دو شعله را خاموش‌کنید.زندگی مانند یک معامله است. اگر می‌خواهید در زمینه کاری و ازدواج خود موفق باشید، پس سلامتی و دوستان شما ضربه خواهنددید. اگر می‌خواهید سالم و پدر و مادر موفقی باشید، پس باید جاه‌طلبی‌های شغلی خود را فراموش‌کنید. البته که مختارید زمان خود را به صورت یکسان به هر چهار شعله اختصاص‌دهید، اما در این صورت باید بپذیرید که هیچ گاه به نهایت پتانسل خود در هیچ یک از این زمینه‌ها نخواهیدرسید.این تئوری سه راه‌حل را جلو پا ما می‌گذارد که بتوانیم تعادل لازم را در هر بخش برقرار کنیم.

راه‌حل اول، برون‌سپاری شعله‌ها:

ما همواره در حال برون سپاری جنبه‌های کوچکی از زندگی خود هستیم. برای مثال فست فود می‌خریم در نتیجه مجبور به آشپری نیستیم. به خشک شویی می‌رویم تا مجبور نباشیم وقتی برای لباس شستن اختصاص دهیم. به مکانیکی می‌رویم پس خودمان مجبور به تعمیر اتومبیل‌مان نیستیم.برون سپاری بخش‌هایی از زندگی به شما این اجازه را می‌دهد تا زمان خود را در قسمت‌های دیگر سپری کنید.کار بهترین مثال است. برای بسیاری کار گرم‌ترین شعله زندگیست که بیشترین زمان را در آن می‌گذرانید و آخرین شعله‌ایست که خاموش می‌شود. از لحاظ تئوری، کارآفرینان و صاحبان تجارت با استخدام کارمندان شعله کار را برون سپاری می‌کنند.مثال دیگر نقش پدر و مادری است. پدران و مادران شاغل مجبور می‌شوند با استخدام کردن پرستار کودک یا گذاشتن فرزند خود در مهد کودک شعله خانواده را برون سپاری کنند. ممکن است نامیدن این کار تحت عنوان برون سپاری عادلانه به نظر نرسد اما مانند مثال کارمندان، والدین به شخص دیگر مبلغی را پرداخت می‌کنند تا در شرایطی که آن‌ها زمان خود را در جایی دیگر می‌گذرانند، این شعله را گرم نگه دارند.

مزایا و معایب برون سپاری:

مزیت برون سپاری این است که شما بدون اختصاص دادن زمان می‌توانید این شعله بخصوص را گرم نگه دارید. متاسفانه، دور نگه داشتن خودتان از معامله و پروسه در حال انجام از معایب برون سپاری است.

راه‌حل دوم، پذیرفتن محدودیت‌ها:

یکی از سخت ترین بخش‌های تئوری چهار شعله این است که ، نظریه پتانسیل‌های استفاده نشده شما را آشکار می‌سازد. فکر کردن به این که اگر زمان بیشتری داشتم می‌توانستم درآمد بیشتری داشته باشم؛ یا به فرم و اندازه دل خواهم درآیم؛ یا زمان بیشتری را در خانه بگذرانم، آسان است.یک روش برای مدیریت این شرایط این است که تمرکز خود را از روی آرزو کردن برای داشتن وقت بیشتر تغییردهیم و بر روی استفاده حداکثری از زمان موجود متمرکز شویم. به بیان دیگر، محدودیت‌های خود را بپذیرید. سوالی که باید از خود بپرسید این است: با در نظر گرفتن این محدودیت‌ها، چگونه می‌توانم تا حد ممکن مفید و موثر باشم؟برای مثال:با فرض این که تنها از ساعت ۹ صبح تا ۵ عصر می‌توانم کار کنم، چگونه می‌توانم بیشترین درآمد ممکن را داشته باشم؟با فرض این که هر روز تنها پانزده دقیقه می‌توانم زمان برای نوشتن اختصاص دهم، چگونه می‌توانم کتاب خود را در سریع‌ترین زمان ممکن به اتمام برسانم؟با فرض این که هر هفته تنها می‌توانم سه ساعت ورزش کنم، چگونه می‌توانم به بهترین فرم و اندازه دلخواه درآیم؟این گونه سوالات تمرکز شما را به جای موارد منفی (نگرانی از نداشتن زمان کافی) به سوی موارد مثبت (به دست آوردن بهترین چیز در دسترس) می‌کشاند. علاوه بر این، محدودیت‌هایی که به خوبی شکل گرفته‌اند عملکرد شما را بهبود بخشیده و به شما کمک می‌کنند تا اهداف خود را به تعویق نیندازید.

معایب این راه‌حل:

البته معایبی برای این راه حل نیز مطرح است. پذیرفتن محدودیت‌ها به این معناست که شما کمتر از بهترین پتانسل خود عمل می‌کنید. بله، راه‌های زیادی برای انجام کار هوشمندانه‌تر نه لزوماً سخت‌تر وجود دارد اما اجتناب از این حقیقت که موضوعی که شما وقت خود را صرف آن می‌کنید اهمیت دارد، سخت است. اگر شما زمان بیشتری را صرف سلامتی یا روابط یا کارتان کنید، نتایج مثبت آن را نیز خواهید دید.

راه‌حل سوم، فصول زندگی:

سومین راه  برای مدیریت چهار شعله زندگی این است که زندگی خود را به فصول مختلف تقسیم کنید. به جای این که در هر زمانی به دنبال تعادل بین کار و زندگی باشید، زندگی خود را به فصول مختلف تقسیم کنید و در هر دوره به یک بخش توجه ویژه داشته باشید.امکان دارد اهمیت شعله‌های زندگی در طول زمان تغییر کند. زمانی که دهه دوم یا سوم زندگی خود را سپری می‌کنید و فرزندی ندارید، باشگاه رفتن یا دنبال کردن بلند پروازی‌های شغلی آسان است. شعله‌های سلامتی و کار با تمام قوت روشن هستند. چند سال بعد، پس از تشکیل خانواده ناگهان از حرارت شعله سلامتی کاسته و شعله خانواده گرم‌تر می‌شود. یک دهه دیگر می‌گذرد و ممکن است شما به دنبال احیای روابط با دوستان قدیمی یا اجرای ایده کسب و کاری که در ذهن داشتید، باشید.

کلام آخر:

زندگی صنعتی قرن حاظر به ما اجازه رسیدن به همه جنبه‌های زندگی رو نمی‌دهد, و حتی ما آنقدر وقت نداریم که متخصص همه چیز شویم. پس بهترین کار اینه دنبال بیشترین سود با کمترین هزینه و وقت باشیم. یک عاملی که خیلی اهمیت دارد و اذیتت‌کننده‌است, خودسرزنشی ایست که در پی تقسیم کارها میاد و ما فکر می‌کنیم که باید و لازمه که همه بخش‌های زندگی رو خودمون به تنهایی پیش‌ببریم.اما این شرایط فقط برای ما نیست و امکانات و شغل‌های مختلف دقیقا برای همین ایجاد شدند که استفاده کنیم و باری که بر دوشمون سنگینی می‌کند را با سپردن به افراد متخصص سبک کنیم.در این مسیر حضور یک تسهیل‌گر می‌تواند بسیار مفید باشد, برای همراهی شما در مسیر زندگی می‌تونید با مربی‌های ما در کوچتو همراه باشید

0 دیدگاه
دیدگاه تان را بنویسید نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد