در دهه گذشته شاهد افزایش چشمگیر آن دسته از تحقیقات تجربی بودیم که به درک جنبههای تاریک شخصیت اختصاص پیدا کردهاند. آن دسته از جنبههای تاریک شخصیت که در دهه اخیر در کانون توجه تجربی و پژوهشی بودند، شامل صفات سهگانه تاریک شخصیت میشوند که متشکل از سه صفت شخصیتی خودشیفتگی، جامعهستیزی و ماکیاولیسم است.
به نظر میرسد نویسندگان و پژوهشگران متقاعد شدهاند جنبههای تاریک شخصیت از لحاظ اجتماعی آزار دهنده هستند و با مشکلات بین فردی و رفتارهای مخرب مانند پرخاشگری، فریبکاری و استثمار همراه هستند.
شخصیت را میتوان الگوهای معین و مشخصی از تفکر، هیجان و رفتار تعریف کرد که سبک شخصی فرد را در تعامل با محیط اجتماعی و مادی رقم میزند. به عبارت دیگر، شخصیت شامل صفات نسبتا با ثبات و پایدار است. صفات شخصیتی، ویژگیهای دائمی هستند که شخص در بیشتر مواقع آنها را نشان میدهد.
به توضیح کامل صفات سهگانه تاریک شخصیت در ادامه میپردازیم.
خودشیفتگی یکی از مفاهیم قدیمی در روانشناسی به ویژه مکتب روانتحلیلگری است، امروزی نوعی اختلال در سطح بالینی و همچنین نوعی صفت شخصیتی در سطح غیربالینی شناخته میشود.
پینکوس و لوکویتسکی با مرور ادبیات موجود و بررسی آزمایشات بالینی، مدلی برای خودشیفتگی بیمارگون طراحی کردند، بر اساس این مدل، خودشیفتگی دو دسته است: بزرگمنشانه و آسیبپذیر.
اختلال شخصیت ضد اجتماعی که با نبود وجدان تعریف میشود. بدیهی است که نبود وجدان، توجیه عقلانی را تسهیل کرده و موجب افزایش اعمال غیر اخلاقی میشود. اختلال شخصیت ضد اجتماعی عبارت است از ناتوانی در تن دادن به هنجارهای اجتماعی به طوری که جنبههای متعددی از زندگی فردی و اجتماعی تحت تاثیر این ناتوانی قرار میگیرد. افراد جامعه ستیز به علت توجه انتخابی نابهنجار، و عدم بازداری پردازش اطلاعات ناهمخوان، در ارزیابی درست و تعدیل رفتار مشکل دارند. برخی از محققین و درمانگران نشان داهاند که افراد جامعه ستیز در توانایی تمرکز و توجه بر روی محرکهای مورد نظر و نادیده گرفتن محرکهای تهدیدآمیز و بی ربط دچار مشکل هستند.این افراد احساس همدلی ندارند و همینطور عذاب وجدانی هم در مورد رفتارهای پر خطر خود ندارند.
در علم روانشناسی، ماکیاولیسم را یکی از ویژگیهای تاریک شخصیت مینامند که میتواند درستکاری و پرهیزکاری افراد را تحت تاثیر قرار دهد. این ویژگی با رفتارهای منفی همچون فریبکاری، حیلهگری، عوام فریبی، ریاکاری و عدم پایبندی به اخلاق، برای دستیابی به هدف خاص همراه است. ماکیاولیسمها کسانی هستند که برای دستیابی به اهداف مد نظر خود، به دیگران جهت میدهند. ماکیاولیسمها از دیگران استفاده میکنند تا به اهداف مورد نظر خود برسند.
همدلی یکی از صفات بارزی است که در صفات سهگانه تاریک شخصیت یافت نمیشود.
همدلی ظرفیتی در انسان است که به وسیله آن، واکنشهای دیگرگرایانه عاطفی برقرار میکند. فرد به کمک این ویژگی توانایی مییابد از منظر دیگری جهان را ببیند و احساس او را درک کند. بر این اساس انسانها با تخیل شرایط دیگری، میتوانند رنجها و شرایط او را درک کنند. میتوان همدلی را شریک شدن در احساسات، اهمیت دادن و درک دیگری پنداشت. برای تصدیق این مطلب کافی است به مثالهای ناظر بر همدلی نگاه کنیم.
افراد همدل به دوستان خود اهمیت میدهند، در شادی و غم دوستان خود شریک میشوند و به طرز قابل اعتمادی میتوانند احساسات و افکار دوست خود را پیشبینی کنند. توانایی همدلی نقش اساسی در زندگی اجتماعی دارد و نیرو برانگیزنده رفتارهای اجتماعی و رفتارهایی است که انسجام گروهی را در پی دارد. همدلی عنصری ضروری برای عملکردهای موفقیتآمیز بین شخصی محسوب میشود. رفتار همدلانه نقش مثبتی در سلامت روانی و سازگاری اجتماعی انسان دارد. انسان میتواند در جریان یک ارتباط عاطفی و همدلانه، عواطف و احساسات خود را کنترل کند. اهمیت همدلی در ایجاد رفتارهای مثبت و اجتماعی است.
افزون بر این، نتایج برخی پژوهشها در این خصوص نشان داد که میزان بالای پاسخهای همدلانه به طور معنادار با رفتارهای اجتماعی جامعه پسند و کاهش رفتار پرخاشگرانه و قلدری در کودکان و نوجوانان مرتبط است.
پولاس و ویلیامز که اصطلاح صفات سهگانه تاریک شخصیت را ابداع و مطرح کردند، شباهتها و تفاوتها بین صفات سهگانه تاریک شخصیت را گسترش دادند.
این نویسندگان اشاره کردند صفات تاریک شخصیت ویژگیهای مشترکی مانند ناسازگاری، سنگدلی، فریبکاری، خودمحوری، فقدان صداقت و فروتنی و گرایش به بهرهکشی بین فردی دارند، آنها مطرح کردند که ممکن است یک یا چند مورد از این ویژگیها، تعیین کننده هسته اصلی صفات تاریک شخصیت باشند، ولی کنکاشها برای دستیابی به هسته این اصطلاح به بحثها و مجادلههای فراوانی منجر شده است. نبود توافق بر سر هسته مرکزی صفات سهگانه تاریک شخصیت تا حدی ناشی از واقعیت است که این صفات شخصیت، اگرچه همپوشانی دارند، از سازههای متمایزی تشکیل شدهاند.
اگر چه شباهتهای مهمی بین مؤلفههای صفات سهگانه تاریک شخصیت وجود دارد، باید به تفاوتهای مهم وجود بین این مؤلفهها نیز اذعان کنیم. یکی از این واگراییها مربوط به این واقعیت است که صفات ماکیاولیسم و جامعهستیزی در مقابل با خودشیفتگی بیشتر به عنوان ویژگیهای شخصیت تاریکتر و ناگوارتر لحاظ شدهاند. تفاوت عمده دیگر بین این مؤلفهها مربوط به ارتباط متفاوت آنها با رفتار پرخاشگرانه و منشأ فراخوانی آن است.
با توجه به آنچه در تعاریف صفات سهگانه تاریک شخصیت مطرح شد، میتوان گفت کیفیت روابط خانواده تاثیر عمیقی بر کیفیت زندگی افراد در بزرگسالی دارد. همین ارتباط مؤثر روابط اجتماعی یک ضرورت برای همه روابط است و هنگامی که با، تعامل والد ـ فرزند همراه میشود نقش حیاتی ایفا میکند. ما به عنوان والدین و اولین افرادی که در شکلگیری شخصیت فرزندانمان دخیل هستیم، مسئولیم که آگاهتر باشیم، نگذاریم فرزندانمان به سمت اختلالهای شخصیتی که هم برای خودشان و هم برای دیگران آسیب رسان است سوق کنند. درست است که تاثیر ژنتیک را نمیتوان در شخصیت انسانها بی اهمیت دانست اما فقط نصف ماجرا دست ژنتیک است و محیط اطراف هم تاثیرات خودش را دارد.
اگر فرد تعداد روابط با دوستان و همکارانش...
رضایت از زندگی در بهزیستی و سلامت انسان...
انگیزه و انگیزش، چیزی که ما را در جهت هد...
رضایت از شغل معیاری برای اندازهگیری میز...
از خشم به عنوان يك هيجان گذرا یاد میشود...
مشکل بزرگ انسانها آن است که در بدن خود ...
اضطراب بخش جدایی ناپذیر زندگی همه ماست و...
استرس چیست؟ و چگونه با آن زندگی کنیم. در...
ایجاد انگیزه امری ناگهانی نیست، بلکه تدر...
یکی از حوزههای چالشانگیز تعلیم و تربی...
نارضایتی از بدن به معنی ارزیابی ذهنی منف...
دوران نوجوانی یکی از ادوار مهم زندگی است...
مهارتهای نرم به توانایی فرد در برقراری...
اگر فرد تعداد روابط با دوستان و همکارانش...
بازی درمانی به عنوان یک ارتباط بین فردی ...
طی دهه گذشته نگرانی در مورد گسترش نظریه...
اختلالات خواب به نارضایتی از کیفیت مقدار...
عدالت اجتماعی بر مبنای ترکیبی از دو عنصر...