مشکل بزرگ انسانها آن است که در بدن خود کارخانه تولید انگیزه ندارند و این کار انسان را سخت کرده است. انسانی که در رنج آفریده شده است. ما کوه مشکلات هستیم و محکوم به تغییر و رفع همه آنها و برای این کار نیازمند ایجاد انگیزه برای تغییردر خود هستیم.ایجاد انگیزه برای تغییر وظیفهای است که از روز نخست به انسان سپرده شد. حیوانات غریزی تلاش میکنند و در چرخه طبیعت بدون هیچ تغییری زندگی میکنند؛ اما انسان باید برای زیستی بهتر همواره مبارزه کند و این مبارزه نابرابر نیاز به انگیزه دارد؛ اما مشکل همان است که ابتدا گفته شد ما کارخانه ایجاد انگیزه در بدن خود نداریم.انسان ناچار است در زندگی همواره تغییراتی را ایجاد کند. مضحک خواهد بود اگر در آستانه سیسالگی همان نیازهایی را داشته باشیم که در کودکی داشتهایم یا زمانی که به چهلسالگی میرسیم همان شرایطی را داشته باشیم که در سیسالگی داشتهایم که اگر اینچنین است ما شکست خوردهایم و برای جبران شکست باید تغییر ایجاد کنیم و اگر نمیتوانید تغییر ایجاد کنید یعنی انگیزه ندارید. پس باید بدانید ایجاد انگیزه برای تغییر چگونه است؟ ما اینجاییم که اندکی به شما آموزش دهیم.
واضح است که برای پاسخ به این پرسش باید توضیحی برای کلمه کلیدی عبارت پیدا کنیم، یعنی انگیزه. افراد زیادی در مورد انگیزه صحبت کردهاند یکی از خاصترین جملات را نویسنده کتاب نبرد هنرمند – که در ایران نیز چاپ شده – بیان کرده است. استیون پرسفیلد میگوید: «انگیزه نقطهای است که ماندن دیگر در آنجا بهصرفه نیست و انسان تحمل خود را از ماندن در آن نقطه از دست میدهد.» فردی که از اضافهوزن رنج میبرد تا زمانی که احساس نکند دیگر تحمل وزن زیاد را ندارد انگیزهای برای کاهش وزن نخواهد داشت. بهعبارتدیگر تغییر در یک نقطه آسانتر از ماندن در آن نقطه است. در شب امتحان همه مشغول مطالعه میشوند ازاینجهت که اگر تغییری ایجاد نکنند احتمال دارد از دانشگاه اخراج شوند. در واقع مبنای انگیزه حس ناخوشایند تغییر نکردن است. زمانی که ما از یک آستانه ذهنی عبور کرده و دیگر تحمل درد برایمان قابلتحمل نباشد انگیزه درون ما ایجاد خواهد شد. معمولاً عبور از آستانه ذهنی برای افراد متفاوت است گروهی در یک روز، گروهی نیز ماهها باید بگذرد تا فرد اهمالکاری را کنار گذاشته و تغییر کند.معمولاً این پیامهای ذهنی با عنوان سابلیمینال مسیج شناخته میشوند و به پیامهایی گفته میشود که ذهن هوشیار آن را درک نکرده اما ذهن نیمه هشیار متوجه آن میشود. ذهن هشیار هر پیامی که دریافت میکند به دنبال منطق است و گاه در برابر پیامها مانعتراشی منطقی میکند؛ اما ذهن نیمه هشیار پیامها را دریافت میکند و آنها را ذخیره میکند زمانی که این پیامها بیش از حد معمول شود ذهن نیمه هشیار قویتر از ذهن هشیار عمل کرده و فرمان اجرا میدهد.ذهن نیمه هوشیار برای اینکه فرمان اجرایی بدهد نیاز به یک کاتالیزور دارد و آن انگیزه است که باید ایجاد شود. متأسفانه در این راه یک اشتباه بزرگ دیده میشود که افراد در زمان ایجاد انگیزه برای تغییر به سراغ آن میروند و آن ایجاد انگیزه با کتاب خواندن و مشاهده ویدئوهای انگیزشی است.این یک اشتباه رایج بین افراد است که گمان میکنند جملات انگیزشی و تماشای سخنرانیهای خاص میتواند ایجاد انگیزه برای تغییر را شکل بدهد؛ اما این تصور کاملاً غلط است. یک جمله شاید ما را هیجانزده بکند؛ اما این هیجان برای ایجاد تغییر کافی نیست. جملات انگیزشی یا سخنرانی افراد مشهور آنقدر قوی نیست که ما را به تکاپو بیندازد. این جملات بیشتر مانند یک رگبار بهاری است بارانی شدید اما در زمان کوتاه، چنین بارانی نهتنها مفید نیست بلکه باعث ازبینرفتن شکوفه درختان نیز میشود. جملات انگیزشی نیز تنها سروصدا ایجاد میکند؛ اما نتیجهای شکل نمیدهد.
ایجاد انگیزه برای تغییر به چند عامل مؤثر نیاز دارد و تا این عوامل در کنار هم قرار نگیرند انگیزه به وجود نخواهد آمد. نیاز:اولین عامل در ایجاد انگیزه برای تغییر نیاز است. هرم مازلو یکی از نشانگرهای مؤثر در ایجاد انگیزه است. انسان بسته به نیازی که در زندگی دارد، حرکت خود را آغاز میکند. هرچه نیاز در سطح پایینتر هرم قرار بگیرد نیاز کمتری به ایجاد انگیزه است. به طور مثال زمانی که فرد گرسنه است نیاز نیست تغییرات شگرفی را در خود ایجاد کند تنها باید آشپزی کند؛ اما اگر همین شخص نیاز دارد که وزن خود را کم کند یعنی برای عزتنفس تلاش کند، به انگیزه بسیار قوی نیاز دارد.در سطح بالای هرم (خلاقیت، علائق) قدرت انگیزه برای ایجاد تغییر باید بسیار زیاد باشد. هرچه به سمت پایین هرم حرکت کنیم قدرت انگیزه کمتر میشود. شما برای خوابیدن نیاز به انگیزه زیادی ندارید یا برای رفع تشنگی نیاز به انگیزه بسیار زیادی نداشته باشد؛ اما برای تغییر در علائقش به انگیزه بسیار قوی نیاز دارد. پس هرچه نیاز در سطح بالاتر هرم مازلو است نیاز به انگیزه بیشتری برای تغییر است.ذهن:دومین عامل در ایجاد انگیزه برای تغییر قدرت ذهن است. البته نه به آن شیوه که از جملات الهامبخش استفاده کنیم بلکه منظور فریبدادن ذهن است. مغز ما بر اساس سیستم پاداش عمل میکند مثلاً شما با خوردن یک ساندویچ چرب مزه بینظیری را در ذهن خود ثبت خواهید کرد. مغز همواره به دنبال این پاداش و دریافت حس عالی است برای همین در طی زمان عملی که تکرار شود موجب رفتاری ماندگار خواهد شد. مثلاً تکرار خوردن ساندویچ چرب موجب تغییر در پرخوری و موجب افزایش وزن در شما خواهد شد. برای تغییر این رفتار (پرخوری) باید ذهن خود را فریب دهید و پاداشهای دیگری به او بدهید. مغز برای بقای خود به هر امری که موجب میشود تا احساس لذت کند عادت میکند. یعنی اگر ذهن شما با پرخوری لذت میبرده است حال با تغییر رفتار و حس لاغر شدن خواهد توانست پاداش دریافت کند و به شما انگیزه برای تغییر بدهد. ملاحظه شد که برای تغییر باید نیاز ایجاد شود و ذهن آمادگی این تغییر را پیدا کند. در طول سالیان گذشته دانشمندان زیادی بر روی چگونگی ایجاد تغییرات کارکردهاند. یکی از این افراد راس کوبلر است. کوبلر در یک منحنی نشان میدهد فرد برای ایجاد تغییرات باید از یک فرایند شش مرحلهای گذر کند. این فرایند به شکل زیر است.همانطور که مشاهده میشود از زمانی که فرد متوجه میشود باید تغییری در زندگی خود ایجاد کند، عادتی را تغییر دهد یا رفتاری را ترک کند، ابتدابهساکن انگیزه جوابگو نخواهد بود زیرا فرد آمادگی تغییر را ندارد. ذهن او بهانحاءمختلف بهانهگیری میکند گاه زمان تغییر را به فردایی دیگر موکول میکند، گاه عدم وجود شرایط را بهانه میکند و گاه تقصیر را به گردن نبود امکاناتمیاندازد. برای همین انگیزه دادن اگرچه کمکی برای ایجاد تغییرخواهد کرد؛ اما شرایط را مهیا نمیکند. به گفته راس کوبلر بهترین زمان برای ایجاد انگیزه، هنگامی است که فرد خسته و افسرده شده است. در این موقع است که ایجاد انگیزه برای تغییر جواب خواهد داد.
روشهای متفاوتی در مورد ایجاد انگیزه برای تغییر بیان شده است؛ اما نکته اساسی که در اکثر مقالهها به آن اشاره نشده است، متفاوت بودن خصوصیات افراد است. به طور مثال فردی با یک دفتر اهداف انگیزه برای تغییر پیدا خواهد کرد؛ اما فردی با وجود هزاران جمله انگیزشی، کتاب و حتی مربی انگیزه لازم برای ایجاد تغییر را پیدا نخواهد کرد. برای همین لزوماً روشهای گفته شده برای همه پاسخگو نخواهد بود؛ اما سعی شده است مهمترین آنها بیان شود.هدفگذاری کنید: هیچچیز برای یک فرد که قرار است کاری انجام دهد لذتبخشتر از پایان کار نیست. حال این کار یک کار روتین اداری یا تغییر یک رفتار باشد زمانی که هدف محقق شود فرد لذت خواهد برد. یکی از اقدامات ایجاد انگیزه برای تغییر وجود هدفی ملموس و مشخص است. توجه شود که هدف باید مشخص باشد مثلاً پولدار شدن هدفگذاری نیست بلکه یک رؤیا است؛ اما کسب سود یک میلیاردتومانی یک هدف است. هرچه هدف قابلدسترستر باشد؛ انگیزه برای رسیدن به آن بیشتر خواهد بود. مثلاً هدف کسب درآمد یکمیلیونتومانی با درآمد یک میلیاردتومانی کاملاً دو انگیزه متفاوت را میطلبد که از قدیم گفتهاند سنگ بزرگ علامت نزدن است.نمودار پیشرفت درست کنید: بعد از آنکه هدف خود را مشخص کردید یک نمودار پیشرفت برای خود درست کنید. مثلاً برای کاهش وزن یک نمودار ترسیم کرده و در پایان هر هفته میزان تغییرات خود را ثبت کنید. هرچه به سمت هدف نهایی نزدیکتر شوید انگیزه شما بیشتر خواهد شد.کمک بگیرید: همه ما حتی باانگیزهترین افراد، زمانی خسته میشوند. درسخواندن برای کنکور کار طاقتفرسایی است. هدفی در دوردست که امکان شکست همیشه وجود دارد، برای همین گاه احساس میشود افراد کم میآورند و انگیزه خود را برای ادامه مسیر از دست میدهند؛ لذا بهتر است در زمانهایی که قرار است یک تغییر ایجاد کنید از شخصی کمک بگیرید. اگر تنها هستید با یک مربی صحبت کنید و از او راهنمایی بگیرید.با چرا شروع کنید: یکی از مهمترین عوامل ایجاد انگیزه برای تغییر آمادگی ذهنی است. ذهن زمانی میتواند فشار ناشی از تغییر را تحمل کند که قانع شده است. شما نخواهید توانست در برابر یک ساندویچ چیزبرگر مقاومت کنید وقتی ذهن شما برای کاهش وزن آماده نیست. برای این کار باید ذهن شما باید آماده باشد چگونه این کار انجام میشود چراهای ذهن را پاسخ دهید. چرا باید این ساندویچ را نخورم؟ چرا باید لاغر شوم؟ چرا از فردا شروع نکنم؟ چرا یک وعده دیگر را حذف نکنم؟ این سؤالات در ذهن شما موجب آن میشود که شما نتوانید مقاومت کرده و ساندویچ را ببلعید نهتنها آن را بخورید بلکه با ولع بیشتر ساندویچ را خواهید خورد و بعد از خوردن متوجه خواهید شد که یکبار دیگر در برابر ایجاد تغییرات شکست خوردهاید و انگیزه خود را برای ادامه مسیر از دست خواهید داد. برای همین بهتر است قبل از تغییر چراها را جواب دهید. ذهن زمانی که پاسخ چراها را بداند به شما انگیزه مضاعف برای تغییر خواهد داد.
یکی از اهداف مهم مربیگری تغییر است. زمانی که فرد نزد مربی مراجعه میکند شرط نیاز برای تغییر به وجود آمده است. برای همین مربی باید بتواند شرایط ایجاد انگیزه برای تغییر را فراهم کند. اولین انگیزهای که هر مربی باید ایجاد کند ادامه حضور مراجعهکننده در جلسات مربیگری است. بسیاری از مراجعین یک یا دو بار در جلسات حاضر میشوند و از حضور در بقیه جلسات منصرف میشوند. یک مربی بهتر است ایجاد انگیزه برای تغییر را از فضای محل کار خود شروع کند. فضای راحت و صمیمی که مراجعهکننده بدون هیچ نگرانی حرف خود را بزند اولین انگیزه برای حضور در جلسات است. دومین فاکتوری که میتوان در نظر گرفت و به آن عمل کرد، پاداش به مراجعهکننده در جلسات است. بسیاری از مربیان حرفهای بعد از اینکه مراجعهکننده به هدف اولیه خود دست پیدا کرد یا توانست برای مشکل خود راهحلی پیدا کند به او جایزه میدهند. فراموش نباید کرد پاداش یکی از راهحلهای ایجاد انگیزه برای تغییر است. یک مربی حرفهای باید اصول ایجاد انگیزه را بداند تا تغییر را شکل دهد. متأسفانه بسیاری از مربیان این اصل را بلد نبوده یا اگر با ایجاد انگیزه آشنا هستند راهکارهای اصولی آن را نمیدانند. مشکلی که برای مراجعهکننده رخ خواهد داد به پایان نرساندن جلسات کوچینگ است. اگر شما قصد تغییر در زندگی دارید و راهکار ایجاد انگیزه برای تغییر را نمیدانید توصیه میکنیم از یک جلسه رایگان مربیگری در کوچتو استفاده کنید.
اگر فرد تعداد روابط با دوستان و همکارانش...
جنبههای تاریک شخصیت از لحاظ اجتماعی آزا...
رضایت از زندگی در بهزیستی و سلامت انسان...
انگیزه و انگیزش، چیزی که ما را در جهت هد...
رضایت از شغل معیاری برای اندازهگیری میز...
از خشم به عنوان يك هيجان گذرا یاد میشود...
اضطراب بخش جدایی ناپذیر زندگی همه ماست و...
استرس چیست؟ و چگونه با آن زندگی کنیم. در...
ایجاد انگیزه امری ناگهانی نیست، بلکه تدر...
تنظیم هیجان فرایندی است که از طریق آن اف...
دروغگویی، در همه جوامع، ادیان و فرهنگها...
تدوین استانداردهای اخلاقی و قانونی متنو...
یکی از حوزههای چالشانگیز تعلیم و تربی...
نارضایتی از بدن به معنی ارزیابی ذهنی منف...
دوران نوجوانی یکی از ادوار مهم زندگی است...
مهارتهای نرم به توانایی فرد در برقراری...
اگر فرد تعداد روابط با دوستان و همکارانش...
بازی درمانی به عنوان یک ارتباط بین فردی ...