انگیزه و انگیزش در حوزه رفتار انسانی اشاره به اشتیاق درونی ما برای انجام اقدامی بخصوص و فرایند ایجاد آن دارد.
انگیزه در حوزه رفتار انسانی اشاره به عواملی دارد که نه تنها ما را به فعالیت وا میدارد، بلکه ما را به سوی هدف خاصی سوق میدهند. روانشناسان این عوامل را انگیزه مینامند.
انگیزه چیزی است که ما را هول میدهد تا در جهت هدف مورد نظرمان حرکت کنیم. یا وجود آن سختیها و چالشهای مسیر را به جان میخریم و تاب میآوریم.
روانشناسان انگیزش را فرایندهایی میدانند که در برانگیختن، جهت دادن و پایایی رفتار نقش آفرین هستند. انگیزش در برابر پرسشها مطرح میشود که چرا موجود آدمی به جای آسایش و خواب به کار و کوشش میپردازد، یا آنکه چرا به یک کار معین این اندازه ادامه میدهد و با وجود دشواریهای فروان از آن دست نمیکشد؟
این فرایندها عبارتند از: نیازها، شناختها، هیجانها و رویدادهای بیرونی. نیازها با شرایط درونی فرد که برای ادامه زندگی، رشد و سلامتی ضروری است، مرتبط است. شناختها، عقاید، باورها و رویدادهای ذهنی، انتظارات و خود پنداره را شامل میگردد که نحوه تفکر را بیشتر نشان میدهد. هیجانها، به صورت پدیدههای ذهنی، زیستی، هدفمند، اجتماعی و چند بعدی هستند. رویدادهای بیرونی مشوقهایی است که رفتار فرد را نیرومند میسازد و به سمت رویدادهایی هدایت میکنند.
سموئل بال، روان شناس معروف امریکایی، معتقد است که برای توضیح انگیزش باید به پنج مسئله توجه کرد:
نخست اینکه در تعریف انگیزش آن را یک سازه فرضی بشناسیم، بدین معنا که چون نمیتوانیم به طور مستقیم انگیزش را مشاهده کنیم یا آن را بسنجیم همه آنچه را که ملاحظه میکنیم رفتار شخص و محیطی است که او در آن فعالیت میکند. به این جهت انگیزش برای توجیه رفتار امری استنباطی است، نه مشهود.
مسئله دوم در تعریف انگیزش این است که این واژه را، گاهی بدون بررسیهای دقیق و نسنجیده، به عنوان یک مفهوم توضیحی، بیجا و بی مورد به کار میبریم، و بدین معنا که ما میخواهیم علت رفتار دیگران را به خوبی دریابیم و به روشنی توضیح دهیم. برای نمونه، وقتی کودکی دارای استعداد یادگیری است، اما هیچگونه پیشرفتی در درس و تحصیل ندارد، بعضی از معلمان، بدون توجه و ریشه یابی چنین اظهار میکنند: ( فلان شاگرد بسیار بی علاقه و تنبل است). بی آنکه علل دیگری را مورد توجه قرار داده باشند.
سومین مسئله در تعریف انگیزش این است که این مفهوم مجموع عناصری را در تار و پود عوامل تعیین کننده تشکیل میدهد. البته، بخش مهمی از کامیابی یا ناکامی شاگرد در کار تحصیل وابسته به نیروهای انگیزشی است و بخش دیگر آن با تواناییهای آموزشی و فطری او سروکار دارد.
مسئله چهارم این است که انگیزش، آنگونه که در اینجا تعریف شده است فرایندهای بسیاری را در بر میگیرد. هیچ نظریهای نمیتواند تصویر تمام نمایی از انگیزش بدهد.زیرا هیچ نظریه پردازی منحصرا اطلاعات و نحوه انگیزش همه افراد را در اختیار ندارد.
پنجمین مسئلهای که با تعریف انگیزش در ارتباط است، توجه به ارزشهاست. وقتی معلمی میکوشد انگیزش لازم را در شاگرد به وجود آورد در واقع به تغییر دیدگاه شخصیت او میپردازد. اگر این قالب ریزی شخصیت که در لوای انگیزش صورت میگیرد با ضابطههای مرسوم اجتماعی برخورد داشته باشد. و یک آموزش ضد ارزشی به شمار آید، آن وقت است که مسئله ایجاد میکند.
بنابراین، انگیزش نه همه چیز است و نه هیچ چیز. ایجاد آن به حرکت ما کمک میکند اما ماندگاری آن از اهمیت بالاتری برخوردار است. به همین دلیل فرد به فرد عوامل انگیزشی متفاوت است و نمیشود نسخه کلی به همه داد.
ما برای اینکه با انگیزه شویم و حرکت کنیم یک سری فرایندها باید طی شود. به این فرایندها که به ما انگیزه میدهد انگیزش گفته میشود. عامل انگیزاننده در طی مسیر انگیزش، انگیزه را در ما بوجود میآورد.
گاهی دیدهایم که با یک سخنرانی انگیزشی ساعات و روزهایی پر از انگیزه بودیم ولی ماندگار نبوده و بعد از مدتی همان روند قبل را در پیش گرفتیم.
ما به عنوان انسان منحصر به فرد هستیم و هر شخصی یک سری چیزها برایش ارزشمند است که برای شخص دیگری نیست. سخنرانهای انگیزشی برای ما ایجاد نیاز میکنند و راهحل آن هم به ما ارائه میدهند بدون اینکه ارزشها و نیازهای فردی را در نظر بگیرند. ما وقتی صحبتهای آنها را میشنویم به دلیل جو ایجاد کرده، تایید همگانی و اثر بارنوم (عنوان کردن توصیفاتی به طور کلی که برای همه صدق میکند) موجب میشود که انگیزه کاذبی در ما شکل بگیرد که فقط منتظر هستیم در اولین فرصت دست به کار آن راهکارها شویم و تغییر و حال خوب را در زندگی احساس کنیم. اما وقتی از آن جو خارج میشویم فقط خودمانیم و ارزشهای خودمان. ما در زندگی به دنبال چیزهایی هستیم که برایمان مهم هستند نه دنبال چیزهایی که دیگران برای ما مهم تلقی میکنند. اینجاست که وقتی از جو آن محیطها خارج میشویم دیگر آن اشتیاق را نداریم، چون آن راهکارها مناسب حال و شرایط و زیسته ما نبوده است.
/ نظریههای فیزیولوژیک انگیزش: ( لشلی و بیچ/ الگو مورگان (حالت انگیزه مرکزی)/ بیندورا/ لیندزلی(نظریه فعال سازی) / نظریه چند عاملی استلر/ میلنر/ گری).
/ نظریههای کاهش کشانندهای: (نظریه روان تحلیل گری/ نظریه کاهش کشانندهای هال)
/ نظریههای انتظار – ارزش: ( نظریه میدانی لوین/ نظریه انگیزه پیشرفت/ نظریه یادگیری اجتماعی)
/ نظریههای شناختی: ( نظریه اسنادی/ نظریه انسان نگر)
اگر بخواهیم جزیی نگاه کنیم، هر رفتاری که از ما سر میزند انگیزهای پشتش هست. اما به طور کلی میتوان انگیزه را به دو دسته درونی و بیرونی تقسیم بندی کرد.
انگیزه درونی:
احتمالا برایتان پیش آمده است که وقتی چیزی را عمیقا میخواهید حرف و نظر بقیه برایتان اهمیتی ندارد و حتی چالشها و سختیهایش هم برایتان شیرین است؟ این دقیقا همان انگیزه درونی است. انگیزه درونی کاری به تایید بیرونی ندارد به صورت خودجوش تو را وا میدارد که در جهت چیزی که میخواهی حرکت کنی.
انگیزه بیرونی:
انگیزه بیرونی بر خلاف انگیزه درونی به یک محرک بیرونی برای حرکت نیاز دارد. مانند: بچهای که از انجام دادن تکالیفش به صورت درونی لذتی نمیبرد اما وقتی برایش پاداشی در نظر میگیریم ( پارک، پول، اسباب بازی و…) باعث ایجاد انگیزه در او میشود.
نحوه استفاده درست از پاداشها به عنوان انگیزه بیرونی:
پاداشها برای شروع کار و نیرو محرکه اولیه مناسب هستند، تا زمانی که کم کم جایشان را به انگیزه درونی دهند و علاقه و لذت آن کار برایمان درونی شود. در غیر این صورت هر دفعه لازم است پاداشهای سطح بالاتری دریافت شود که آسیب زاست و اثر عکس دارد.
دیدیم که داشتن انگیزه مفید است . انگیزه وقتی به یک عامل بیرونی همیشگی و شرطی تبدیل شود میتواند آسیب زا باشد. همه ما علاقهمندیهای خودمان را تا حدودی میشناسیم. آگاه هستیم برای چه کارهایی به انگیزه بیرونی احتیاج داریم. مربی آگاه میتواند علاوه بر همراهی دادن، به ما کمک کند خودمان به سمت هدفهایمان گام برداریم، به تدریج سعی دارد نقش شما را پررنگتر کند.
اگر فرد تعداد روابط با دوستان و همکارانش...
جنبههای تاریک شخصیت از لحاظ اجتماعی آزا...
رضایت از زندگی در بهزیستی و سلامت انسان...
رضایت از شغل معیاری برای اندازهگیری میز...
از خشم به عنوان يك هيجان گذرا یاد میشود...
مشکل بزرگ انسانها آن است که در بدن خود ...
اضطراب بخش جدایی ناپذیر زندگی همه ماست و...
استرس چیست؟ و چگونه با آن زندگی کنیم. در...
ایجاد انگیزه امری ناگهانی نیست، بلکه تدر...
یکی از حوزههای چالشانگیز تعلیم و تربی...
نارضایتی از بدن به معنی ارزیابی ذهنی منف...
دوران نوجوانی یکی از ادوار مهم زندگی است...
مهارتهای نرم به توانایی فرد در برقراری...
اگر فرد تعداد روابط با دوستان و همکارانش...
بازی درمانی به عنوان یک ارتباط بین فردی ...
طی دهه گذشته نگرانی در مورد گسترش نظریه...
اختلالات خواب به نارضایتی از کیفیت مقدار...
عدالت اجتماعی بر مبنای ترکیبی از دو عنصر...